عروس یا نوه؟ مسئله این است!
محبت مادربزرگ و نوه افسانهای است و نباید از آن تعجب کرد. مادربزرگ هم نمیتواند ادعا کند که او این ارتباط را برقرار کرده .. بلکه فطری است. بهیچوجه جای شما را برایش نمیگیرد. مادر جای خود، و مادربزرگ جای خود. شما هم خوشحال باشید که این ارتباط وجود دارد و باعث خوشحالی مادر بزرگ میشود. اصلا کوتاهی شما نیست. همه تقریبا این ارتباط را درک میکنند. البته تا ابد اینطوری نمیماند و گاهی نیز مادربزرگ ممکن است توقعاتش از نوهاش برآورده نشود و ناراحت شود. شما خدمتگزار فرزندتان هستید و مادربزرگش همبازیش. هر دو دلسوزش هستید. موفق باشید.
بازم اختلافهای بزرگی بین مادر و مادرشوهر هست مخصوصا در دوران بارداری
مادرت وقتی میبینت میگه: حالت چطوره مادر؟
اما مادرشوهر بلافاصله بعداز سلام میگه :حال بچم چطوره!؟
وقتی نمیتونی هرروز شیر بخوری و ازشیر متنفری
مادرت میگه آخه دخترم اینطوری ویتامین های بدنت کم میشه اذیت میشی
اما مادرشوهر میگه بدن بچم ضعیف میشه،قدش کوتاه میشه حتی اگر حالتم بدمیشه حتما بخور
وقتی نمیتونی غذا بخوری مادرت انقدر دورت میگرده و یه غذایی درست میکنه که بتونی بخوری
اما مادرشوهر میگه نه، باید همه چیز بخوری حتی اگر حالت بد بشه بچم گناه داره
وقتی نمیتونی غذا درست کنی و میری خونه مامانت میمونی
مامانت پرستاریتو می کنه و نمیذاره آب تو دلت تکون بخوره
اما مادرشوهر میگه بنده خدا پسرم!
بعد تو انقدر حالت بده که نمیتونی از جات تکون بخوری
مادرشوهر زنگ میزنه اول میگه حال بچم چطوره و بعد میگه خوبی؟
بعد تو جواب میدی: خیالتون راحت بچتون میخوره و میخوابه فقط منو بیچاره کرده...
اما خدا سایشو بالاسرمون نگه داره
مادرشوهر دیگه
اما خوب دست خودش نیست
حتما نوه از عروس خیلی عزیزتره
سعی می کنم اگر روزی مادرشوهر شدم این نکته ها رو یادم بمونه...
من که مادرشوهرم روواگذارمیکنم به خدا .....