محمدپارسامحمدپارسا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره

جاده سبز رویاها

شیرین کاریهای پارسا

1393/4/25 16:46
نویسنده : مامان بهاره
150 بازدید
اشتراک گذاری

دیگه دیگه عشق سوئیچی وماشین

انگشت خودت رو به صورت اشاره درمیاری این یعنی سوئیچ.

تا میگم بابابزرگات کوشند انگشتت اون جوری میکنی یعنی بهم سوئیچشون بدند

البته دیگه ازهمه خواستم تا سوئیچ بهت ندند.تا فراموشت بشه ماهم سوئیچ خودمون قایم می کنیم البته موثر واقع بوده وکم وپیش یادت رفته.....................

وقتی کنارم تو ماشین میشینی ومن رانندگی میکنم کمربندت رو نشون میدی یعنی مامان برام ببندش بعدش برمن نشون میدی یعنی توهم ببند..

بعد ازعروسی که برگشتیم محمد پارسا یاد گرفت بگه ناری یعنی اهنگ ناری رو بزار حالا الان هروقت یادش بیفته میگه ناری تازه هروقت میریم خونه مامانم ومادرشوهرم باید سی دی ناری روهم همراهمون باشه اخه پسرم دوست داره جلوی بقیه نانای کنه ............البته بقیه  هم ذوق میکنند.تازه اول میره وسط دست میزنه بعدبه همه میگه دست دست....منم کلی کیف میکنم  وقتی میبینم تو شادی وداری کیف میکنی..

تاره وقتی سوارماشین میشیم میگی مامان ناری..فلش برمیداری وسعی میکنی بزاریش تو ضبط تا ناری نذارم دست نمی کشی.تاره میری اهنگ بعدیش باز میگی ناری مامان.

وقتی اذان میگه سریع میری جانماز میاری ومیگی الله

عاشق کارتای تصویری هستی که برات خریدم  بهت میگم گوسفند رونشون بده میگی  ایناها

اسم من یاد گرفتی وبه من میگی باده یعنی بهاره

اسم مامانم ویادگرفتی ومیگی مهنا یعنی مهناز

به مامان بزرگها .بابابزرگهات میگی مامانی وبابایی

دایی رومیگی دادایی یا بعضی وقت ها میگی دایی

میگم بگورضا میگی دادایی میگم چیکارکرد میگی نانای کرد....

به عمو میگی اما..میگم عمو حمیدرضا چکارکرد میگی ابا یعنی اب ریخت روماشینمون اخه عموش یه دفعه ازبالا اب ریخت روماشینمون حالا یادش مونده....میگیم عمو محمدرضا چکارکرد دستش میاره جلو وبه حالت گاز نشون میده اخه یدفعه به شوخی الکی دستش گازگرفت.

به فاطمه زن داداشم میگه امنه هرکارخوب وبد که میکنه میگم کی کرد میگه امنه...

وقت ناهار که میشه میگی مامان مرغ یعنی به من مرغ بده

ماشین بع بعی مداد ماهی مرغ داپ (تاپ ) توپ میگی

گاو چی گفت میگی ما میگم کجاست میگی لالا یعنی خوابیده

بازی کلاغ پر واتل متل توتوله روانجام میدی..

هرکی میره بیرون میخوای بری ومیگی دد

شیشه شکرونمک برمیداری مثلا میریزی تو چایی وغذاهامون

حمام کردن رو دوست داری ومیگی اب بازی...

گل سر مامان ومیاری میگی بزن سرت

وقتی من کتاب میخونم تو هم یه کتاب میاری وادای اونایی که کتاب میخونند درمیاری............

وقتی سریال تموم میشه میگی اح...

وقتی داری بازی میکنی سرت یاهرجایی ازبدنت میخوره به جایی میای سمت من ومن باید بوس کنم.

میگم ساعت چنده من چندتا دوست داری میگی ده

موبایلم برمیداری وشارجر میاری ومیزنی به موبایلم تا شارژبشه

وقتی دعوات میکنم  صدا میزنی مهنا بابایی دادایی امنه.............

بعد میای سمتم وبوسم میکنی تا من بوست نکنم ول کن نیستی..........................

 

 

پسندها (1)

نظرات (1)

اتی مامان
25 تیر 93 17:55
1000ماشالله به پسر نازو بانمکتهرثانیه زیر سایه بابایی و مامانی باشی گل پسر