بع بعی
گوسفند هایی که قرار بود جلوی زوار کشته بشند.......
یکیش ما با دایی رضا خریدیم اون یکی دیگش عمم اورده بود دستشون درد نکنه....
چقدر از بع بعی می ترسی اصلا سمتش نمی رفتی.....................
بهت میگم بع بعی میگه تومیگی بع بع میگم دنبه داری تو میگی نه نه
پس چرا میگی باز تو میگی بع بع
الهی مامان به قربونت بره عزیزم..................................
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی