محمدپارسامحمدپارسا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 19 روز سن داره

جاده سبز رویاها

روززایمان

1391/9/17 16:59
نویسنده : مامان بهاره
344 بازدید
اشتراک گذاری

به اسم خدا ویادخدا

روززایمان

منوبردن تواتاق عمل وروتخت مخصوص خوابوندن یه پارچه سبز کشیدن جلوم..............

یه خانم جوون اومد وخودش معرفی کرد .گفت من دکتربیهوشیت هستم وخیلی خوش برخورد وخوش اخلاق بود وکلی سربه سر من گذاشت و......دستم رو تو دستش گرفت وگفت  چندسالته؟بچه چندمته؟اسمش چی گذاشتی؟........

اتاق سرد بودومن ازاسترس سرمای بیشتری روحس می کردم فقط می لرزیدم پاهام از شدت لرز بهم می خوردن!

شروع کردن روشکمم بتادین مالیدن ومن بیشترسرمارو حس می کردم.......دکتربیهوشی می گفت الان بهترمیشه وهمین طورهم شد!بیهوشیم عمومی بود..بهترچون استرس زیادی داشتم..بالاخره دکتر میرقادری تشریف اوردن وباشنیدن صداش ارامش خاصی بهم دست داد وبعدهم داروی بیهوشی روزدند ومن دیگه هیچی نفهمیدم.

چشام که بازم کردم ساعت 8.30رونشون میداد احساس می کردم نمی تونم نفس بکشم که همون لحظه یه اقایی اومد من به بخش اوردند (یادم موقع جابجاکردنم روی برانکارد دوسه نفری بودن که اون موقع هم خیلی درد کشیدم)توحال خودم نبودم اشک همین طور از چشمام سرازیر میشد مامانم بالای سرم بود پرسیدم بچم سالمه......گفت اره یه پسر خوشگل بدنیا اوردی.............خیلی دردداشتم یادم می یاد همش می گفتم درد دارم.

بعدازیه ربع هم محمدپارسا رواوردن پیشم.

محمدپارسا یه پسر خیلی کوچولوبود..کل قدش اندازه ساعد من بود........همش می گفتم وای این چقدر کوچولوئه!

پرستار اومد تاطرز صحیح شیردادن رو به من اموزش بده............

کمک کرد ومحمد پارساروگذاشت زیر سینه هام تا شیربخوره!ومحمدپارسا شروع کردبه مکیدن !!!!لحظه عجیبی بود !!!

خدایا یه موجودبه این کوچیکی میتونه بمکه اونم تندتند......

بالاخره 9ماه انتظار باهمه سختی هاش والبته شیرینی هاش به پایان رسید وروزشنبه 7 مرداد دربیمارستان پاستور نو ساعت 7.50 محمدپارسا باوزن 2850توسط دکترمیرقادری بدنیا اومد.

روز اول تولدپارسا

روز اول تولد

یک روزگی

تولدیک روزگی

روزاول تولد

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)